

پرده خوانی قهرمان کربلا – حر بن یزید ریاحی
بعد از آن حُرّ وارد ميدان جنگ شد و داد زد: »من حرّ و پناهگاه مهمانم براي دفاع از بهترين انسان گردن شما را ميزنم و در اين كار هيچ گونه ستم و بيعدالتي نميبينم.« سپاه يزيد به حرّ حمله كردند و او را تيرباران كردند. حُرّ نيمهجان به سوي امام)ع( برگشت. امام)ع( او را در بغل گرفت و گفت: »تو حرّي!همانطوركهمادرتتوراحُرّناميد.تودردنياوآخرتآزادهاي!«و ُحرّدرآغوشامام)ع(شهيدشد.ميدونينحُريعنيچي؟يعنيآزاده!به نظرتون چرا امام بهش گفت آزاده؟ مگه قبلش اسير بود؟ اسير چي بود؟ چطوري خودشو آزاد كرد؟
برای دریافت مشاوره با ما در ارتباط باشید.
02166468896 -- 09120229707

ارسال سریع
هزینه ارسال 30 هزار تومان

پشتیبانی ۲۴ ساعته
و ۷ روز هفته

تضمین کیفیت
و تضمین اصالت

رضایت مشتریان
افتخار ماست
قیمت محصول
135,000 تومان – 895,000 تومان

امام با خانواده و يارانش در راه بود و هنوز به كربلا نرسيده بود. از طرف سپاه يزيد، يكي از فرماندهان سپاه رو فرستادن كه با امام حرف بزنه. اون كي بود؟ اسمش ُحر بود. حُر فرمانده خيلي قوي و معروفي هم بود. او همراه نيروهاش رفت سراغ امام تا مجبورش كنه امام بره پيش حاكم و خودشو تسليم يزيدكنه.سپاه ُحردرمقابلكاروانامام)ع(صفكشيدن.يكيازهمراهانامامحسينگفتبياهمينالانايناروبكشيموازدستشونفراركنيم. وگرنه تا فردا پسفردا كلي آدم ديگه ميان و نميتونيم از پسشون بربيايم. اما امام حسين چي كار كرد؟ جنگيد؟ ولي ما كه فهميديم امام براي جنگ نيومده بود. پس چي كار كرد؟ به جاي جنگيدن، دستور داد از آبي كه داشتند، به سپاه حُر و اسبهايشان بدهند. چون اون اطراف آب نبود.
قابلیت شستشو |
دارد |
---|---|
ابعاد |
150 * 420, 150 * 50, 70 * 200 |
نقد و بررسیها
حذف فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.